در واقع محمود فرشیدی بیشتر مایل بود که روزه سکوت در این باره اختیار کند. فرشیدی در حالی در آذر ماه سال 86 از وزارتخانه آموزش و پرورش کناره گرفت که هفت ماه پیش از آن نیز در صحن علنی مجلس به خاطر مشکلات خاص این وزارت پای میز استیضاح رفته بود.
30 بهمن سال 86 علیرضا علی احمدی برای تصدی پست وزارت از مجلس رای اعتماد گرفت و جایگزین فرشیدی شد و حالا پس از نزدیک به شش ماه از تصدی این پست بازهم زمزمههای استیضاح وزیر آموزش و پرورش از صحن علنی مجلس شنیده میشود.
طرح این مسائل، بهانهای به دست داد تا گفتوگویی با محمود فرشیدی درباره دلایل برکناریاش و کم و کیف استیضاحش در مجلس در اردیبهشت ماه سال 86 انجام دهیم.
- کم حاشیگی شما در دولت و بعد از دولت باعث شده است که حرف و حدیثهای متفاوتی در مورد شما و استعفای شما زده شود، خودتان علاقهای به پاسخ دادن ندارید یا اینکه از شما خواسته شده اینگونه باشید؟
کار فرهنگی اصولا یک فعالیت فرا حزبی و فراسیاسی است یعنی در حقیقت اصول و مبانیای وجود دارد که همه گروهها و سلیقههای سیاسی در آن مشترک هستند بنابراین طبیعی است کسی که مسئولیتی در یک دستگاه فرهنگی میپذیرد نهایت احتیاط و پرهیز را در اعمال سلیقههای سیاسی به معنای جزئی و ریز آن داشته باشد و طبعا من هم این پرهیز را داشتم ولی شخصا از حاشیه نشینی لذت نمیبرم و دوست دارم انسان یا مستقیما در صحنه باشد یا اینکه پرهیز کند از این حاشیه نشینی به معنای متداول آن.
- همانطور که شما فرمودید در فعالیتهای فرهنگی سلیقههای فرا حزبی و سیاسی جایی ندارد، ولی به نظر میرسد در اواخر دوران وزارت شما چنین فضایی در آموزش و پرورش تحت نظارت شما به وجود آمد. شما با چنین فضایی چگونه برخورد میکردید؟
نگاه خودم این بود که تا ممکن است بیتوجه باشم به آنچه که در گوشه و کنار به عنوان شایعه و فعالیتهای حاشیهنشینها مطرح میشد ولی همانطور که اشاره کردید من هم میشنیدم کسانی که داعیه ورود مستقیم یا مثلا مخالفت مستقیم نداشتند از طریق این فعالیتهای حاشیهای کوششهایی میکردند. بعضا سایتهایی را میدیدم که مطالبی مینویسند که مشخص بود یک فعالیت جمعی و گروهی را در پی خود دارد.
- یک انتقاد از دولت نهم میشود و آن این است که نیروهایی را کنار میگذارد که دو یا سه سالی در دولت بودهاند و تجربههایی را کسب کردهاند ولی کسانی به وزارت گمارده میشوند که به نسبت تجربه کمتری دارند؛ آیا این انتقاد را در حوزه تغییر و تحولات کابینه قبول دارید؟
اولا من معتقدم که دولت نهم حلقه انحصار دولتمردی راشکست، یعنی تقریبا فضای غالب 16سال قبل از دولت نهم که توسط یک عده خاصی مدیریت میشد در دولت جدید شکست. اگر نگاهی به دولتهای گذشته داشته باشیم میبینیم که وزارت و ریاست سازمانها در دست عده خاصی بود که دو رویکرد را در جامعه وارد میکرد؛ یکی اینکه خود این افرادی که به دلایلی در گردونه تغییرات سیاسی کشور به مسئولیت رسیده بودند و ثباتی پیدا کرده بودند احساس میکردند که مادامالعمر باید در صحنه قدرت باقی بمانند و طبعا از قبل این احساس یکسری فعالیتهایی را بعضا انجام میدادند که اینها سازگار با ارزشهای انقلاب نبود. این نوع مسائل به دلیل ثبات قدرت در دست عد های پیش میآمد.
ما شاهد این بودیم که افرادی به مسئولیت میرسیدند و بعد برای حفظ پست خودشان حزب درست میکردند، یعنی افراد از دل احزاب و تشکیلات بیرون نمیآمدند بلکه این احزاب بودند که از دل افراد بیرون میآمدند،که این یک آفت بود و یک طرف قضیه هم این بود که امکان داشت مردم از اینکه زمینه برای رشد و رسیدن به بالاترین مسئولیتها وجود نداشت مأیوس شوند. اتفاقی که در دولت نهم افتاد این بود که حلقه دولتمردان عوض شد.
- اشاره کردید که با روی کارآمدن دولت نهم ، انحصار قدرت از دست عدهای خارج شد ولی به نظرمیرسد بیثباتی در قدرت هم در این دوران متولد شد!
قطعا این حرکت دولت نهم با آفتهایی همراه بوده است و هر نوع افراط و تفریطی طبعا پذیرفته نیست. همانطور که یک ثبات غیر قابل تغییر پذیرفته نیست، این هم که هیچ ثباتی وجود نداشته باشد طبیعتا موجه نیست.
- شما تصور میکنید کدام خواستههای رئیسجمهور را نتوانستید اجرا کنید که کنار گذاشته شدید؟
اینکه من به طور مشخص بخواهم نقل کنم که رئیسجمهوری چه انتقادات و چه خواستههایی از من داشتند در جلساتی که با هم داشتیم امکانپذیر نیست چون هم وقت نیست و هم شما زمانی برای اینگونه مطالب ندارید. در شعارهای دوران انتخابات
ریاست جمهوری، شخص رئیسجمهور شعارهای خیلی خوبی در رسیدگی به وضع معلمین داشتند که تا آنجا که من خاطرم هست حتی در جواب یک خبرنگار راجع به پرداخت مطالبات معلمین گفته بودند: «کارخانجات را میفروشیم و مطالبات آنها را میپردازیم».
من هم طبعا به عنوان کسی که سالها در آموزش و پرورش حضور داشتم و در حقیقت خانه من آموزش و پرورش بود دیدم این عین خواست معلمین است و محور برنامههایی هم که به مجلس ارائه دادم، همین نکته بود که هرچه بیشتر بتوانیم کاستیهای گذشته را جبران کنیم. بنابراین، در طرح جدیدی که واگذاری سهام کارخانجات بود پیشنهاد کردیم که یک سهم عمدهای را برای آموزش و پرورش کنار بگذارند تا برای یک بار برای همیشه، مشکلات آموزش و پرورش حل شود، منتها من احساس کردم که آن حمایتهای اولیهای که انصافا در سالها و ایام اولیه مسئولیت من وجود داشت به تدریج کمرنگ شد.
- برخی از مطبوعات عمدهترین دلیل برکناری شما را مربوط به انتصاب افرادی مخالف با نظر رئیسجمهوری یا اطرافیان ایشان عنوان کردند، چنین قضیهای درست است؟
به این صراحت نمیتوان جواب داد ولی در نظر آقای رئیسجمهور در ارزیابی کارآمدی، ضریب هماهنگی خیلی بالا است. یعنی در ارزیابی کارآمدی، هماهنگی بالاترین جایگاه را دارد، حالا دیگر طبعا آن افرادی که از نظر ایشان شناخته شدهتر هستند این امتیاز را بیشتر میتوانند به دست آورند یعنی افرادی که سابقه آشنایی قدیمیتری دارند.
- چهقدر از انتقاداتی که به شما میشد را قبول دارید؟
ببینید، من تلاش میکردم به انتقادها توجه کنم ولی معتقدم که آموزش و پرورش را جز با تصمیمگیری در درون آموزش و پرورش نمیشود اداره کرد و این یک نوع اقتدار را در این وزارتخانه ایجاب میکند، زیرا کسانی هستند که در حاشیه قرار دارند و تصمیمگیری میکنند. در عین حال من خدا را شکر میکنم که با وجود چنین تصمیمگیرانی توانستم تصمیمات را در آموزش و پرورش منحصر کنم.
- واقعا شما چهقدر خودتان را در تصمیمگیری برای آموزش و پرورش بدون القای نظرات دیگران و ذینفوذان موفق میدانید؟
من تمام تلاش خودم را کردم که با صلابت از حوزه مدیریتی خودم دفاع کنم و انصافا جز مواردی که طبق قانون، مانند بودجه، باید دولت دفاع میکرد اجازه ندادم در سایر موارد دخالتی صورت بگیرد.
- از خواص، صحبت کردید. تصور میکنید این خواص چهقدر در استعفای شما تاثیر داشتند؟
قبل از استیضاح شایعاتی درباره آموزش و پرورش وجود داشت و هیچوقت به طور مستقیم با من راجع به این قضایا صحبتی نشد و من هم وقتی میدیدم بحثی مطرح نمیشود حرفها را جدی نگرفتم. حتی یک وقتی شایعه شد که بعضیها در دولت مجلس را ترغیب به استیضاح من میکنند که من هیچکدام از اینها را جدی نگرفتم.
- پس با این وجود شما همانطور که یک شبه آمدید یک شبه هم رفتید؟
بله، شاید بشود اینگونه گفت، چون من شب قبل از آنکه استعفایم را بنویسم از طرف آقای هاشمیثمره دعوت شدم به اتاقشان که ایشان بالاخره به من گفتند باید فردا در جلسه هیات دولت مستعفی شوم.